کد مطلب:36407 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:709

سرانجام ترک جهاد











برخی از مردم انتظار دارند كه با تلاشی اندك و فداكاری ناچیز به اهداف خود برسند. هر گاه از این راه به اهداف خود دست نیابند، به یاس و دلسردی دچار می شوند.

در زندگی، تمام شكست خوردگان از این قماشند. كسی نیست كه در عالم خیالبافی برای خود آرزوهای دور و دراز نپرورد. بسیاری از افراد برای تحقق آرزوهای خود حركت می كنند، اما چون با دشواریها برخورد می كنند یا مدت طولانی تر از حد توقعشان انتظار می كشند، از تلاش دست بر می دارند و نومید می شوند.

این از جنبه ی فردی است.

اما از نظر جنبش های تاریخی- اجتماعی باید دانست هر جنبشی كه موفق به ایجاد تحولی گردیده است با شكست های پیاپی روبرو شده، و در راه وصول به هدف، كشته و زخمی داده است و بسیاری از

[صفحه 18]

هوادارانش به زندان افتاده اند، اما سرانجام تحول دخلواه خود را تحقق بخشیده اند.

جنبش دگرگون ساز اسلامی نیز چنین فرایندی داشته است.

امام علی (ع)، از رنجهائی كه او و مسلمانان برای به انجام رساندن تحول اسلامی، و رهائی انسان از چنگال زورگویان متحمل شده اند، چنین یاد می كند:

و لقد كنامع رسول الله (صلی الله علیه و اله) نقتل اباءنا و ابناءنا و اخواننا و اعمامنا، ما یزیدنا ذلك الا ایمانا و تسلیما و مضیا علی اللقم، و صبرا علی مضض الالم، و جدا فی جهاد العدو، و لقد كان الرجل منا و الاخر من عدونا یتصاولان تصاول الفحلین، یتخالسان انفسهما ایهما یسقی صاحبه كاس المنون، فمره لنا من عدونا...

«ما با رسول خدا (صلی الله علیه و اله) بودیم و پدران و فرزندان و برادران و عموهای خود را می كشتیم. اما این كار ما را در ایمان و تسلیم راسختر، و در پیمودن راه حق پایدارتر می ساخت، در تحمل دردهای جانگزا شكیباتر و در جهاد با دشمن كوشاتر می نمود.

گاه یكی از مردان ما با مردی، از سپاه دشمن چون دو گاو نر درهم می آویختند و قصد جان یكدیگر می كردند تا كدام یك شرنگ مرگ را در كام حریف بریزد. گاهی ما بر دشمن پیروز بودیم و گاه دشمن بر ما. خداوند چون راستی و وفاداری ما را دید، بر دشمن ما خواری و ذلت نازل فرمود و بر ما نصرت و یاری فروفرستاد (تا توانستیم مرگ را مردانه بپذیریم) و اسلام به سان شتری كه پس از گشت

[صفحه 19]

و گذرهای دردناك بر زمین آرام گیرد، استقرار یافت و جایگاه خود را پیدا كرد.

به هستی ام سوگند... اگر ما نیز چون شما (نا پی گیر و سست عنصر) بودیم، برای خیمه ی دین هیچ ستونی بر پای نمی شد و هیچ شاخه ی سبزی از درخت ایمان نمی رست.

به خدا سوگند كه (چنانچه از این سست پای دست برندارید) دور نباشد كه از این روش خون بدوشید و جامه ی پشیمانی بپوشید.[1].

این فرجام طبیعی است: كسانی كه در راه شرافت و پیروزی از دادن قربانی خودداری ورزند، قربانیهای به مراتب بیشتری در راه ذلت و خواری خواهند داد.

كسی كه از برداشتن سلاح، تن می زند، باید خود را برای زندگی در سایه ی ترس از سلاح آماده كند.


صفحه 18، 19.








    1. نهج البلاغه، خطبه ی 55.